زندگی عاشقانه شهاب حسینی

بیوگرافی سید شهاب الدین حسینی :

سید شهاب الدین حسینی تنکابنی ،درسال۱۳۵۲ در تهران متولد شد. تحصیلات دانشگاهی او دررشته روانشناسی دانشگاه تهران بود که آن را به قصد مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. کارخود را با تئاتر دانشجویی و سپس گویندگی رادیو آغاز کرد، سپس در برنامه‌ای به نام "اکسیژن" درتلویزیون ظاهرشد. در چند برنامه دیگر هم مانند بر پا بر پا، به رنگ صبح، سایه روشن و... به عنوان مجری حضورداشت، با سریال خانواده پس از باران پا به عرصه بازیگری گذاشت. او سالهای بعد هم به کار بازیگری و هم اجرا پرداخت. وی بخاطر بازی در فیلمهای سینمایی واکنش پنجم و شمعی در باد مورد توجه قرار گرفت، درسال ۸۶ برای فیلم محیا از جشنواره بین المللی فیلم فجر، موفق به کسب دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد، و در سال ۸۷ در همین جشنواره برای فیلم سوپراستار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را دریافت کرد.

وی همچنین در فیلم درباره الی بازی کرد.

حسینی به همراه چندی از دوستانش و همچنین برادرش سید مهدی حسینی، گروه موسیقی هفت را تاسیس کردند. تا کنون چهار مجموعه آهنگ از این گروه منتشر شده است که شهاب حسینی در آلبوم یک و دو به دکلمه پرداخته و درآلبوم سه و چها رخوانندگی کرده است.

او اولین فرزند خانواده‌اش است و یک برادر و دو خواهر دارد.

سال ۱۳۷۴ با همسرش ازدواج کرد ودر سال ۱۳۸۲ پسرش، محمدامین متولد شد.

روز ۱۲ تیر ۱۳۸۹ در جلسه دیدار برخی بازیگران و سازندگان سریال‌های تلویزیون صدا و سیمای ایران با رهبری جمهوری اسلامی ایران، یکی از سخن‌رانان جلسه بود.

مصاحبه با شهاب حسینی : از ازدواج و آشنایی با همسرش تا شهرت و زوج خوشبخت ایرانی :

گفتگوی شهاب حسینی با نشریه امید جوان :

سوپراستار سینمای ایران برای "امید جوان"بازگو می کند:

داستان عاشقی،ازدواج و خوشبختی شهاب حسینی

شهاب حسینی بازیگر سینما که سال گذشته برای بازی در فیلم (سوپراستار)سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد سینمای ایران را از جشنواره ی فیلم فجر دریافت کرده بود؛هفته ی گذشته از سوی جشنواره ی ملی زوج خوشبخت ایرانی به اتفاق همسرش به عنوان زوج الگو و نمونه شناخته شدند.امید جوان به همین مناسبت با این بازیگر ارزنده سینمای ایران به گفتگو نشسته است:

*موفقییت در دو جشنواره حادثه و اتفاق نیست.قطعا در پشت هر مرد موفقی زنی دانا و فهیم قرار دارد.

شهاب حسینی:تلاش کردن برای حفظ اصول در زندگی که در آن معنای ارزش ها مخدوش نشود در نهایت به نتایج خوبی می انجامد همسر من در طول 13 ،14 سال زندگی مشترک بار سنگین این همراهی را متحمل شده است ومن از این بابت سپاسگزار محبتهایش هستم.

*ازدواج شما و همسرتان چگونه شکل گرفت آشنایی،خواستگاری و یا...؟

شهاب حسینی:من 22 ساله بودم که با بچه های تئاتر دانشگاه تهران کار می کردم.جوانی سرگشته از طبقه ی متوسط جامعه که دسترسی به امکانات تفریحی متمولانه را ندشت تا قبل از اینکه همسرم را ببینم قصد ازدواج نداشتم تا اینکه روزگار ما را در برابر هم قرار داد.به او پیشنهاد آشنایی دادم امام همسرم هیچ اعتقادی به این گونه دوستی ها و آشنایی ها نداشت.گفت:اگر کسی واقعا عاشق است و تمایل قلبی برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش را دارد باید در این راه صادقانه گام بردارد.بنابراین موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم.و مصمم به ازدواج شدم.تکه ی دوم زندگی ام را پیدا کرده بودم بعد از صحبت های اولیه و رسم و رسومی که در این رهگذر طی میشود.بعد از 3،4 ماه نامزدی عقد کردیم.اما من شرایط برگزاری جشن عروسی را نداشتم از طرفی مایل بودم استقلال در زندگی را با برگزاری جشن توسط خودم آغاز کنم به همین خاطر 3 سال طول کشید تا ما به جشن عروسی برسیم.

معمولا حوادث زندگی پس از دوران شیرین نامزدی سراغ آدمها می آید.

شهاب حسینی:بله ماهم مثل زن و شوهرهای دیگر در مواردی توافق نداشتیم در گذرگاه هایی به بن بست برخوردیم و در جاهایی به "مو" می رسیدیم.اما در انتهای هر ماجرا وقتی می ایستادیم و به همدیگر نگاه می کردیم احساس می کردیم که واقعا یکدیگر را دوست داریم.نتیجه ای هم که همواره در این میان حاصل میشد این بود که ما در مشکلات و معضلات زندگی در می یابیم که چقدر به یکدیگر علاقه داریم چرا که در دوره های شادی و خوشی سر به هوا می شویم.

*بدون تعارف اگر به توافق نمی رسیدید ممکن بود گزینه ی طلاق را پیش رو قرار دهید؟

شهاب حسینی:زندگی چون دوره ی بلندی نیست ارزش آن را ندارد که آدم ها وقت یکدیگر را تلف کنند و اگر ما احساس می کردیم که همدیگر را دوست نداریم این زندگی به پایان می رسید.

*شهاب حسینی در 22 سالگی وقتی به خواستگاری رفت یکی از جوانان عادی این مملکت بود اما امروز به عنوان "سوپراستار"سینمای ایران مطرح است.شهرت تغییری در زندگی زناشویی او به وجود نیاورده است؟

شهاب حسینی:این را باید از همسرم بپرسید.تلاش من این بود که این اتفاق روی ندهد.من دین بزرگی به همسرم دارم.آن زمان که من به خواستگاری رفتم یک سرباز وظیفه بودم.الان وقتی 13،14 سال زندگی مشترک ام را مرور می کنم می بینم اگر در قیدوبند خانواده نبودم قطعا با حرفه ام سر به هواتر بر خورد می کردم و سر از جای دیگر در می آوردم.این که برخی می گویند زندگی در تجرد لذت بخش تر است من می گویم آدم در این شرایط دچار افراط و تفریط می شود.

*شهاب حسینی در زندگی مشترک چه الگوهایی را پیش روی قرار میدهد؟

شهاب حسینی:هفته ی گذشته تولد استاد بزرگوار من جناب آقای جمشید مشایخی بود.مراسم کوچکی برای ایشان ترتیب دادیم.قبل از اینکه کیک تولد بریده شود معمولا آدم آرزویی می کنند.آقای مشایخی در این لحظه گفت کاش همسرم گیتی خانوم هم الان در کنارم بود.خیلی دوستش دارم وقتی ما دست زدیم گفت این دست را به افتخار بالای 50 سال زندگی صادقانه ی ما بزنید.من واقعا از این حرفها کیف کردم و در مسیر زندگی خودم استوارتر شدم.به اعتقاد من جایزه جشنواره زوج خوشبخت ایرانی به هنرمندانی چون جمشیدمشایخی،جمشید هاشم پور،مهدی هاشمی،و خیلی های دیگر هم می توانست تعلق بگیرد.

*زندگی هنرمندان به خصوص بازیگران همراه با تلورانس هایی همراه است و طلاق های پر سر وصدا متعلق به آنان است.شهاب حسینی برای رسیدن به خوشبختی و داشتن زندگی پایدار توام با موفقیت چه مسیری را طی کرد؟

شهاب حسینی:بنده در جاهگاهی نیستم که برای جوانان نسخه خوشبختی بپیچم.عدم موفقیت در زندگی در بر گیرنده عوامل بیرونی و درونی است.در این میان آن چیزی که به کمک انسان می آید خودشناسی و روشن بودن تکلیف آدم با خودش است.در این شرایط آن مسائل بیرونی که می تواند به روابط خانوادگی لطمه بزند کمرنگ شده و نمی تواند اساس و ریشه ی خانواده را تهدید کند.موضوع دیگر توکل است که به انسان آرامش می دهد و زندگی را آسانتر می کند.

*سن ازدواج در جامعه ما بالا رفته و هر روز راهکاری ارئه می شود این روزها هم بحث ازدواج موقت است درباره ی این نوع ازدواج چه نظری دارید؟

شهاب حسینی:یک موضوع مهمی که وجود دارد این است که شما هیچگاه در یک جامعه نمی توانید افکار همه ی مردم را کنترل کنید شاید با وضع قوانین بتوانید برای مردم خط و خطوط بدهید اما افکارشان را نمی توانید شکل بدهید.قطعا دین ما برای معضلات اجتماعی راه حل دارد و باید ازاین راه حل برای آنکه مسائل غریزی انسانها به فساد کشیده نشود و تبدیل به هنجارشکنی نشود بهره گرفت.من نمی دانم ازدواج موقت در شرایط فعلی چقدر راه گشاست اما آن چیزی که در خبرهای روزنامه ها می توان دید این است که اتفاقاتی برای افراد می افتد که بنده خداها مستحق آن نیستند.آن هم بخاطر وجود برخی عقده ها در افرادی است که تبدیل به شرارت میشود.وشکل تجاوز به عنف را می گیرد.واقعا باید برای این معضلات فکر اساسی کرد.

*اینگونه برخوردهای غلط از کجا شکل میگیرد؟

شهاب حسینی:شاید علت اصلی آن باشد که در جامعه ما دختران و پسران شناخت درستی از هم ندارند و تا دوره دانشگاه و یا ورود به بازار کار نوع تعامل و اتباط با یکدیگر را نمی آموزند.به اعتقاد من باید این شناخت از دوره ی دبستان آموزش داده شود آن چیزی که امروز به "مهارت زندگی کردن"معروف شده است

شهاب حسینی و همسرش در جشنواره زوج خوشبخت ایرانی به عنوان زوج خوشبخت ایرانی انتخاب شدند .

عکس شهاب حسینی به همراه همسر و فرزندش :

فیلم شناسی شهاب حسینی :

رخساره (امیر قویدل، ۱۳۸۰)

آدمکها (علی قوی تن، ۱۳۸۱)

واکنش پنجم (تهمینه میلانی، ۱۳۸۱)

این زن حرف نمی‌زند (احمد امینی، ۱۳۸۱)

زهر عسل (ابراهیم شیبانی، ۱۳۸۱)

شمعی در باد (پوران درخشنده، ۱۳۸۲)

الهه زیگورات (رحمان رضایی، ۱۳۸۲)

گرداب (حسن هدایت، ۱۳۸۳)

رستگاری در هشت و بیست دقیقه (سیروس الوند، ۱۳۸۳)

قتل آن لاین (مسعود آب پرور، ۱۳۸۴)

پیشنهاد پنجاه میلیونی (مهدی صباغ زاده، ۱۳۸۴)

باغ آلوچه (بهروز شعیبی، ۱۳۸۴)

قصه عشق (بیژن بیرنگ، ۱۳۸۵)

غیر منتظره (محمدهادی کریمی، ۱۳۸۵)

بچه‌های ابدی (پوران درخشنده، ۱۳۸۵)

تنگنا (علیرضا بذرافشان، ۱۳۸۵)

ایستگاه بهشت (نادر مقدس، ۱۳۸۵)

نیلوفر (سابین ژمایل، ۱۳۸۶)

محیا (اکبر خواجویی، ۱۳۸۶)

دل شکسته (علی روئین تن، ۱۳۸۶)

پرچم‌های قلعه کاوه (محمد نوری زاد، ۱۳۸۶)

ناشناس (احمد ظریف‌رفتار، ۱۳۸۶)

تنهایی (حجت قاسم‌زاده اصل، ۱۳۸۶)

سوپراستار! (تهمینه میلانی، ۱۳۸۷)

درباره الی (اصغر فرهادی، ۱۳۸۷)

گزارشگر(تلویزیون سه گوشه) (ایاز سایالوف، ۱۳۸۷) (محصول جمهوری آذربایجان)

آناهیتا (عزیزالله حمیدنژاد، ۱۳۸۸)

حوالی اتوبان (سیاوش اسعدی، ۱۳۸۸)

پرسه در مه (بهرام توکلی، ۱۳۸۸)

ساکن طبقه وسط (محمدهادی کریمی، ۱۳۸۸)

روایت (نیکی کریمی، ۱۳۸۹)

برف روی شیروانی داغ (محمد هادی کریمی، ۱۳۸۹)

یک حبه قند (رضا میر کریمی،۱۳۸۹)

خانه ی پدری (کیانوش عیاری،۱۳۸۹)

جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی،۱۳۸۹)

سریال ها :

خانواده محبوب

پس از باران (سعید سلطانی، ۱۳۷۹)

همسفر (در دو اپیزود، ۱۳۸۰)

پلیس جوان (سیروس مقدم، ۱۳۸۰)

تب سرد (علیرضا افخمی، ۱۳۸۲)

مدار صفر درجه (حسن فتحی، ۱۳۸۵)

رقص پرواز (احمد مرادپور، ۱۳۸۵)

شوق پرواز (یدالله صمدی، ۱۳۸۸)

سرزمین کهن (کمال تبریزی، ۱۳۸۹)

جوایز :

دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم محیا

سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیست و هفتمین جشنواره فیلم فجر برای فیلم سوپر استار (۱۳۸۷)

  بر گرفته از http://khaneh.parnevis.com