دختره که از دوست دارم های هرشب پسره خسته شده بود
شب بدون اینکه اسشو باز کنه خوابید
فرداش مادر پسره بهش زنگ زد و گفت :پسرم مرده!
دختره با چشمای پر از اشک اسشو باز کرد
پسره نوشته بود:
((سلام تصادف کردم به زور خودما رسوندم جلوی خونتون بیا بیرون واسه آخرین بار ببینمت
<<دوستت دارم>> ))